انگار همین دیروز بود که من و تو
دو جوان بلند پرواز با آمال و آرزوهای والا
دست در دست یکدیگر راهی پر فراز و نشیب و ناشناخته را آغاز کردیم.
انگار همین دیروز بود، نه چهار سال پیش!
که بیخبر از دشواری ها و ناملایمات پذیرفتیم روزها را با هم سپری کنیم،
و دوشادوش یکدیگر گام برداریم.
ازدواج، این هندوانه سر بسته به کام ما شیرین آمد»
به لطف الهی و به یمن وجود تو،
زندگی معنا یافت و رنگی نو به آسمان دلم پاشیدی.
خاصه با تولد ثمره عشق مان، ایمان جان، که زیبایی ها هزاران برابر شد.
خاصه با تولد ثمره عشق مان، ایمان جان، که زیبایی ها هزاران برابر شد.
و عشق همسرانه تو، پدرانه،
دلسوزی هایت زیباتر، بی خوابی هایت عمیق تر شد.
همیشه قدر دان زحماتت هستم،
و همیشه مانند روز اول، مانند همان روز اول دوستت خواهم داشت.
بهترینم، چهارمین سالگرد باهم بودنمان مبارک. ۱۳۹۸/۶/۲
1398/6/2 چهارمین سالگرد باهم بودنمان!
۱۳۹۸/۲/۷ گذران بهتـــــــرین روزای زندگیم همراه عشقم و پسرم آترین جان
انگار ,دیروز ,همین ,چهارمین ,سالگرد ,هایت ,انگار همین ,همین دیروز ,چهارمین سالگرد ,سالگرد باهم ,باهم بودنمان
درباره این سایت